99-8-21

تا به حال در برابر تمام سیگنال هایی که از بیرون گرفتم مبنی بر اینکه خودم یا زندگیم ناکافی هستیم، رویکردم این بوده که به خودم گفتم من هم تلاشمو می کنم شبیهش شم، یا من هم تلاشمو می کنم به دستش میارم، و خب بعضا راه حلش را هم پیدا کرده ام و به خودم نشون دادم و گفتم ببین الی نشدنی نیست، اگه بخوای میشه، و اینجوری در این توهم بودم که اوضاع تحت کنترله، جایی برای ناراحتی نیست. ولی انبار شدن تمام این تلاش هایی که باید می کردم برای کافی شدن، تا به حال لِهم کرده. از این به بعد رویکردم این خواهد بود که الی عزیزم، تو فعلا اینی هستی که هستی، و همینی که هستی بسیار بسیااار عزیز و دلخواه و جیگره، ولی اگه خیلی دلت میخواد، اولویت ها را با هم چک خواهیم کرد و اگه تو برنامه، زمانی بود، بهش اختصاص خواهیم داد. ماااچچچ به تمام سر و صورتت :))

 

+علاوه بر این به تجربه دریافته ام، بهتره آدم سعی نکنه کلیشه ها و یه سری جملات قلنبه سلنبه ی روشنفکرانه ی مورد ستایش را زودتر از زمانی که باید به خودش تحمیل کنه. این از مصداق های تنفر از خوده، نکنیم این کارو. یه عزیزِ طفلی اون تهِ اعماقمون هست، که تنها جزء ارزشمند وجودمونه، و تنها چیزی که از ما میخواد عشقه. اغواش کنیم.

الهه :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
اینجا من با نوشتن، فکر میکنم، و امیدوارم که این نوشتن ها و فکر کردن ها، از وضعیت و موقعیت فعلی م عبورم بده و در مسیر زندگی پیشم ببره.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان