99-8-20

یه چیزایی را چند ماه پیش داشتم و الان از دستشون داده ام، خب قاعدتا حالم از بابتشون خوب نیست، ولی درد اینه که اونموقع هم که داشتمشون حالم خوب نبود و میتونم اطمینان داشته باشم که به دست اوردن دوباره شون هم به احتمال زیاد تغییر شگرفی را در حالم ایجاد نخواهد کرد.

آره بالاخره با گوشت و پوست دارم تمام چیزهایی که خوندم و سخنرانی هایی که شنیدم را لمس می کنم، لمس می کنم که من میتونم در هیچ حدی راضی نشم و همیشه یه ضعفی پیدا کنم و بهش گیر بدم و به خاطرش ناراحت باشم. من حالِ ناخوب را (فارغ از اینکه شرایط چی بوده و چی شده) تمرین کرده ام، و همین تمرین هاست ریشه ی حال ناخوبم، نه هیچ چیز دیگری.

با همچین آدم هایی در ارتباط بوده ای؟ که در هیچ حدی ازت راضی نمی شن، و همیشه بیشتر و بیشتر ازت میخوان؟ زمانی که یه ذره خوبی ازت ناراضی اند، و زمانی که اصلا خوب نیستی هم ازت ناراضی اند، و در ارتباط باهاشون برنده شدنی وجود نداره، همیشه دهنشون (مثل یک چاه بی انتها) بازه و دارن اشاره می کنن که غذا بریز، من هنوز سیر نیستم. و می بینی چه مشمئز کننده اند الی؟ لطفا تو شبیهشون نباش. قدردان بودن را، لبخند زدن را، رضایت را و شاد بودن برای چیزهایی که داری را تمرین کن و یاد بگیر.

 

+در طی این سال ها برای اینکه شبیه تصویر ایده آلی که میخواستم باشم، نبودم، بسیاااار تحت فشار بوده ام، بسیاااار خودم را سرزنش کرده ام و الان، امروز، حس می کنم به پذیرش نزدیکم و مطمئنم که اگه نتونم همینی که هستم را دوست بدارم، تغییری رخ نخواهد داد. بماند که در طی همین سال ها زیاد ادا دراورده ام، ادای اینکه خودم را پذیرفته و دوست دارم، ولی اینطور نبوده.

دوست داشتنِ خود هم مثل دوست داشتنِ زندگی و دارایی هات تو زندگی میمونه، ربطی به این نداره که کی هستی، آیا اونقدر که باید پرفکت هستی یا نه، نوچ، فقط حاصل تمرینه، تا زمانی که دوست داشتنِ خودت را تمرین نکنی، هر موفقیتی هم که به کف بیاری، خودت را دوست نخواهی داشت.

 

++نمیدونم چه سِری ست که ملت در ارتباط با من تبدیل به یه سری موجود منفعل میشن که دیگه برای برقراری کانکشن تلاش نمی کنن، تلاش نمی کنن که حرف بزنن، که حرف ازم بکشن، چرا آخه؟ یالا لامصبا. چرا این نیاز را حس نمی کنید؟ آیا من زیاد خودم را لو میدم و نیازی به این تلاش نیست؟

الهه :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
اینجا من با نوشتن، فکر میکنم، و امیدوارم که این نوشتن ها و فکر کردن ها، از وضعیت و موقعیت فعلی م عبورم بده و در مسیر زندگی پیشم ببره.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان