...

+وقتی از بدبختیات میگی، بعضیا تلاش می کنن اثبات کنن که ما بدبخت تریم، بعضیا دل میسوزونن و میگن حقیقتا که فلک زده ای، بعضیا نصیحت میکنن، بعضیا تلاش میکنن با راه حل دهنت را ببندن، و بعضیا هم شاید صراحتا بهت بگن که اهمیت نمیدن، با وجود اینکه هیچ کدومِ اینا در دسته ی همدلی قرار نمی گیره، ولی بازم برین خدا رو شکر کنین که در مقابل واکنش یکی از رفقای من خداست! این موقعیت ها برای ایشون یک فرصته، تا از خودش تعریف کنه، تا بگه آره تو لازمه که بدبخت باشی ولی ببین من چقدر خوشبختم. خااک بر سرت.

ای خودااا :)

 

++ صابخونه امروز ظاهرا ازم ناراحت شده، چرا؟ چون دیروز یه تعارف مختصری کرده بهم که تو مهمونی پاگشای نوه ش برم پیششون و من نرفتم، چون لحظه ای شک نکردم که تعارف اصفهونیست، و حتی اگه شک هم میکردم، آخه منو سننه؟ نمیفهمم، کی مستاجرش را به همچین مهمونی ای دعوت میکنه، شما خودتون هنوز با طرفِ عروس غریبه این، منم که با هر دو طرف غریبه ام، کجا بیام آخه؟ چرا ما نمیتونیم یه صابخونه مستاجر معمولی باشیم؟ و اصلا گیریم که من نرفتم، ناراحت شدن داره؟ از چی ناراحت شدی آخه؟ از کی؟ از من؟ منی که قاعدتا اینجا تنها و حالم خرابه؟ از یه لوزرِ مهرطلب؟ که الان به خاطر ناراحتی تو، کلی خودش را خواهد خورد؟

من واقعا نمیفهمم آدم هایی را که از لوزر جماعت ناراحت میشن، بابا بذار به درد خودش بمیره، اون مطمئنا خصومت شخصی ای با تو نداره، خصومت اگه داشته باشه، تنها و تنها با خودشه و تا وقتی آزارت نمیده دست از سرش بردار.

بعد چیزی که رقت انگیزتره، میدونی چیه؟ اینه که تا به حال زیاد پیش اومده در رابطه با هر کسی که تلاش کردم بهش ثابت کنم من عددی نیستم و قرار نیست ازم ناراحت بشه. به این قیمت آخه؟

 

+++به لطف تکنولوژی فهمیده ام، کسی که دو سه هفته ای با شدت و حدت قربون صدقه ی ما رفت و بهمون ابراز علاقه کرد، الان دو هفته ست که با کس دیگریست. با وجود اینکه بودنِ این بشر را نمیخوام، از هیچ لحاظی در حد من نبوده، ولی اینکه به همین سرعت با کس دیگه ای ارتباط موفقی داشته باشه، برام قابل هضم نیست.

تو باید صبر میکردی، منو میشناختی، از زیر و بم وجود من مطلع میشدی و اونموقع میفهمیدی هیچ احدی شبیه من نخواهد شد، و باقی زندگیت را در حسرت اینکه من تو زندگیت باشم طی میکردی، متوجهی؟ لعنت بهت. :))

بماند که خودم خودم رو دوست ندارم، ولی غیر از خودم احدی حق نداره دوستم نداشته باشه :))

الهه :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
اینجا من با نوشتن، فکر میکنم، و امیدوارم که این نوشتن ها و فکر کردن ها، از وضعیت و موقعیت فعلی م عبورم بده و در مسیر زندگی پیشم ببره.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان