i shall fuck myself & my life

همیشه در چشمم اونهایی که نمیخوان صادق باشن با خودشون، نمیخوان به ضعفشون اقرار کنن، طفلی و بانمک و خنده دار بوده اند، غافل از اینکه در طی تمام این مدت خودم هم یکی از اونها بودم.

من البته به ضعف های زیادی اقرار کردم، که حتی به طرز مسخره ای خیلیاشون را نداشتم، ولی فقط به این دلیل که میدونستم این یکی از نشونه های قدرت، و یکی از راه های پروفشنال برای قدرتمند جلوه کردنه! خنده داره واقعا، به طرز تاسف برانگیزی خنده داره.

با وجود تمام تلاشم برای شفاف بودن، رو بودن، سانسور نکردن، همیشه یکی از بسته ترین ها مونده ام، هیچ وقت اون چیزی که واقعا تو دلم بوده رو زبونم نبوده، نه که بدونم چی تو دلم هست و بیانش نکنم، نه در واقع چیزی که تو دلم هست زیر خروارها فیلتر مدفون شده ست، اساسا دسترسی به اونجا ندارم.

و البته میدونی، اون چیزی که لازمه بیان شه، واقعا تو دلم نیست، حقیقت زندگیمه، حقیقت چیزیه که هستم و محیطی که توش زندگی میکنم، اینا چیزاییست که هیچ وقت رو نکرده ام، در عوض فلسفه بافتم و نظریه دادم. :) چون چیزی که هستم و جایی که فعلا هستم را نپذیرفته ام، نگاه من همیشه به اون دورها بوده، به اون چیزی که میخوام و باید باشم و باید باشه، چیزی که هستم، چیزی که هست را دلم نخواسته ببینم، چون به اندازه ی کافی خوب نبوده، حتی معمولی هم نبوده، جوری که اقلا بدونم به یک گروه بزرگی متعلقم و تنها نیستم. شاید اصلا به همین دلیل بوده که رو نکردم، دلم نخواسته عجیب و غریب باشم، ولی حقیقتش اینه که این روزها خیلی خیلی احساس عجیب غریب بودن میکنم، و اگرچه دلم نمیخواد اونجور باشم، ولی تلاشی هم در جهت نرمال شدن نمی کنم.

پوووففف، حقیقتا پوووففف

الهه :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
اینجا من با نوشتن، فکر میکنم، و امیدوارم که این نوشتن ها و فکر کردن ها، از وضعیت و موقعیت فعلی م عبورم بده و در مسیر زندگی پیشم ببره.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان