basic instinct
اون روز حین مکالمه با رفیق گرام، متوجه شدم که این فکر در وجودم ریشه داره که آدم اگه بچه نداشته باشه از یه جایی به بعد زندگیش خالی و بیهوده ست، و برای اون روز باید یه مهره ای ساخته باشی که به جای تو زندگی کنه، مفید باشه، و به کل باشه، بودنش و بعد بودن بچه هاش یعنی اینکه تو برای همیشه زنده ای! :) و هر چی عمیق تر شدم فهمیدم این فکر خیلیم ناآشنا نیست و اصلا فکر نیست، غریزه ست، غریزه ی بقا نسل. و خب نمیدونم چرا تعجب کردم و خندیدم که این غریزه در من هم اینقدر قویه!
+راستی دیشب یکی از رفقا را دعوت کردم خونه م و بهش عشق دادم و بعد عمری آشپزی کردم و گوش شیطون کر، خوب هم از آب دراومد.
بعد با هم فیلم هم دیدیم، چشمتون روز بد نبینه، فیلم Mother دارِن آرنوفسکی را دیدیم، فکر میکردیم صرف اینکه اسم فیلم مادر هست نتیجه میده با فیلم مِلویی طرف هستیم، ولیک تمام چیپس و ماست موسیر کوفتمون شد.